-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 تیرماه سال 1384 11:08
با آمدنش شوری در من به وجود آورد وصف نشدنی اما ............ او می رود رفتنی که پر از دلهره بازگشت است او می رود با یک خداحافظی کوتاه دلم شور می زند برایش نگران بود موقع رفتن نمی داند نمی دانم کی باز می گردد چشم به راه او به جاده هستم تا بازگردد بازگردد او می رود و مرا تنها رها می کند رفتنی که بازگشتش مبهم است آخرین...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 تیرماه سال 1384 12:57
عاشق بودن T o love someone دیدن نه تنها با چشم که با دل است is to be able to see not only with your eyes but eith your heart, پرورش بینشی در ژرفای احساس خود و دیگری است it is to develop insight into your feelings and the other person's feelings, داشتن درکی نیکو از پیوند میان دو انسان است. And have a good understanding...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 خردادماه سال 1384 18:47
درتنهای اشک میریزم ودراشکهایم ترامیبینم آنقدراشکهایم راپاک میکنم تاکمی تراببینم نظر شما document.write(get_cc(3318133)) ( نظرات شما ) جمعه، 12 فروردین، 1384 - وحیدعاشق تقدیم به اون کسی که خودش میدونه منه دیوونه رو دیوونه تر کرده. برایت بارها باید بگویم که در رگهای من جاری شدی چون خون که از من ساختی بار دگر مجنون...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 18:45
یه شب سرزمستون اومدی به خواب من گرمی خیالی دادی به دل بی تاب من برق خورشید نگاهت توی خواب من نشست انگاری مهتاب چشمات ظلمت منو شکست وقتیکه از خواب پریدم تو نبودی در کنارم مث روزای گذشته باز برات چشم انتظارم کی باید جز تو بخونه غم عشق و از نگاهم آخه من به شوق دیدار لحظه لحظه چشم براهم کاشکی این پنجره خواب همیشه بسته...